اعتماد به نفس، گوهر گم شده
1403/10/26 11:11:50 375
همه می خواهند اعتماد به نفس داشته باشند
من به شخصه کمتر کسی را دیدهام که معقتد نباشد به اعتماد به نفس بیشتری نیاز دارد. حتی خودم هم قبل از ورود به حیطه رشد فردی به شدت در این زمینه احساس کمبود میکردم و دوست داشتم روزی این کمبود درونی را جبران کنم. وقتی مشکلی شامل همه یا اکثریت مردم باشد دیگر نقص نیست بلکه یک حالت طبیعی انسان است.
ولی برداشت درستی از آن ندارند
ولی یک اشکال کوچک در این مورد بهخصوص وجود دارد. آن هم برداشت و تعبیر عموم از این اصطلاح است. نخست اینکه این اصطلاح در معانی مختلفی به کار میرود: نداشتن ترس، خجالت نکشیدن، انجام درست و بدون نقص کارها، خودباوری، عزت نفس و غیره. ولی در نهایت منظور عموم این است که همواره و در هر زمینهای حتی جایی که شناخت و مهارتی ندارند هم خوب عمل کنند. درحالیکه داشتن چنین انتظاری از خود غیرمنطقی و بیهوده است. دکتر راس هریس نویسنده کتاب شکاف اعتماد به نفس معتقد است فقط یک نفر در دنیا همیشه و در هر کاری اعتماد به نفس دارد و او هم کسی نیست جز باند، جیمز باند.
همه در همه کارها اعتماد به نفس ندارند
نداشتن خودباوری در شرایط تجربه نشده امری طبیعی است چون ما در شرایطی که به آن عادت نداریم مانند:
کاری که در آن مهارت نداریم،
مکانی که نمیشناسیم،
دانشی که در آن اطلاعاتی نداریم
احساس ترس میکنیم. برعکس در کارهایی که قبلا بارها انجام دادهایم اعتماد به نفس داریم. حتی کاری به سادگی راه رفتن هم برای بچهای که هنوز آنرا یاد نگرفته همراه با عدم اعتماد به نفس است. وقتی ما یادگیری مهارتی را شروع میکنیم در ابتدا نه در آن تبحر داریم و نه اعتماد به نفس. با نقص و عیب زیاد آنرا انجام میدهیم و بارها در آن شکست میخوریم.
چرخه اعتماد به نفس
اگر این فرایند را نپذیریم و از خود انتظار داشته باشیم بدون مشکل و مانع کار را انجام دهیم باعث خراب کردن بیشتر از قبل آن میشویم. ولی اگر با مغز خود همراهی کنیم و به او اجازه دهیم آرام آرام مسیر عصبی لازم برای آن کار را بسازد به مهارت لازم دست مییابیم.
چرخه اعتماد به نفس از تمرین زیاد، اجرا در شرایط واقعی و رفع عیب تشکیل شده است.
و تاثیر شرایط بیرونی
ولی همچنان انجام آن مهارت در محیط متفاوت ممکن است برای ما سخت باشد. مثلا فردی خیلی خوب صحبت میکند ولی اگر اندازه جمع از مقدار همیشگی بالاتر برود ترس سراغ او میآید. اگر قبلا در جمعی صد یا هزار نفره سخنرانی کرده باشد دیگر مشکل خاصی ندارد.
نتیجه اینکه انتظار اعتماد به نفس در کاری که قبلا انجام ندادهایم یا در شرایط مورد نظر انجام ندادهایم انتظاری بیهوده است. باید قبلا آنرا در شرایطی مشابه انجام داده باشیم.